یلنا: وزیر بهداشت دولت اصلاحات در واکنش به شروط خاتمی برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری دهم گفت: به نظر من همچنان احتمال حضور خاتمی دراین انتخابات 20 به 80 و حتی کمتر از آن است.
مسعود پزشکیان نماینده تبریز افزایش احتمال حضور خاتمی در این عرصه را در گرو تغییر شرایط موجود دانست و با بیان اینکه چندان به این تغییرات امیدوار نیست، گفت: شرط اول خاتمی مبنی بر اینکه با مردم بر سرخواستههایشان و تعریف از اصلاحات به تفاهم برسد برای آن است که در دوران ریاست جمهوری وی برخی از دوستان نزدیکش پروژه عبور از خاتمی را مطرح کردند.
وی با بیان اینکه برخی اصلاح طلبان با تمسک به چنین روشهایی، روند جریان اصلاحات را از مسیر مورد انتظار خاتمی منحرف کردند، یادآور شد، عملکردآنها نه برای خاتمی خوشایند بود و نه برای دیگر اصلاح طلبان. نتیجه رفتارها و گفتارهای آنان هم این شد که به مشکلات دولت خاتمی افزوده شد.
وزیر دولت اصلاحات با بیان اینکه خاتمی انسان بزرگوار، صادق و شریفی است، ادامه داد: از آنجا که همچنان بیم تکرار همان عملکردها از سوی برخی اصلاح طلبان وجود دارد نباید بخواهیم که انسان شریفی همچون آقای خاتمی باز هم در همان محدودیتها و مشکلات گرفتار شود.
پزشکیان در واکنش به اینکه خاتمی گفته بود به زودی تعریف خود را از اصلاح طلبی ارایه خواهد داد، افزود: عدم تعریف واحد از شعارهای رهبران سیاسی ، فقط مشکل اصلاح طلبان نیست و دامن گیر گروه‌های سیاسی موجود در کشور است چرا که همه در بیان کلیات با هم اتفاق نظر دارند اما در جزییات اختلاف نظرهای بسیاری بوجود می‌آید.
نماینده تبریز در واکنش به پیش شرط دوم خاتمی در خصوص سازوکارهای موجود که تا چه میزان امکان عملیاتیکردن برنامه‌ها را به او خواهد داد نیز گفت: متاسفانه به نظر نمیرسد که شرایط و ساز وکارهای موجود نسبت به زمان ریاست جمهوری آقای خاتمی تغییری کرده باشد و یا حتی بهبودی یافته باشد. تصلب این ساختارها و برخی موانع فراقانونی در مقابل برنامه‌ها و خواستهای قانونی خاتمی را همه حتی خود آقای خاتمی به یاد دارند.
سه نماد اصلاحات(یکشنبه 87 مهر 14 ساعت 6:57 عصر )
اکنون سه گروهند که می‌آیند؛ از سه طیف که هر یک روزی از اصلاحطلبان بوده‌اند. هر یک نمادی دارند در این انتخابات که در پیش است. سه نفر که شاید خود ناخواسته نماد آن سه طیف شده‌اند و اگر بپرسیم‌شان از این نماد شدن، هر سه انکار می‌کنند. در ایران شاید معمول باشد که فردی نماد جریانی شود که خود چندان قرابتی با آن جریان ندارد. این به‌دلیل آن است که صدای هوادارانش معمولا بلند‌تر از صدای خودش به گوش می‌رسد. این مسئله البته در مورد روحانیان بیشتر صادق است. نوری، خاتمی و کروبی آن سه نفرند که نماد شده‌اند و نشانه تا ببینیم بر سر اصلاحات چه رفت. سه چهره اصلاحات
اصلاح‌طلبی در ایران با یک چهره آغاز می‌شود و با سه چهره رادیکالیسم (ساختارشکنی)، اصلاح‌طلبی و محافظه‌کاری (تاییدکنندگی) پایان می‌یابد. این روایتی آشنا در تاریخ معاصر ایران است. محافظه‌کاران و اپوزیسیون ساختارشکن همچون دو قطب یک آهن‌ربا از دوسو بخش‌هایی از اصلاحطلبان را به سمت خود جذب می‌کنند و اینگونه بخش‌هایی از لایه میانی خاکستری اصلاحطلبان را به لایه‌های سفید و سیاه تجزیه می‌کنند. اکنون تک‌چهره خاتمی سال 76 به سه چهره «نوری، خاتمی و کروبی» در سال 88 تجزیه شده است. شاید نوری و کروبی خود نپذیرند که با ادامه چنین وضعیتی در طی فرآیندی چندساله تبدیل به نمادهایی از ساختارشکنی و محافظه‌کاری خواهند شد اما بخشی از نیروهای پیرامونی‌شان به این وضعیت دامن زده‌اند. بسیاری از سیاستمداران بوده‌اند که در تاریخ به چهره‌ای غیر از آنچه واقعا بوده‌اند مشهور شده‌اند، چراکه گستره رسانه‌ای و تبلیغاتی حامیان تندروی‌شان بیشتر از خودشان بوده است. برخلاف آنچه برخی طرفداران کاندیداتوری نوری می‌گویند حمایت از نوری در برابر خاتمی تنها به دلیل مطلوبیت وی به لحاظ کارایی و عملکرد نیست (اگرچه قطعا وی کاندیدای مطلوبی است.) طرح نوری از سوی برخی از گروه‌ها به معنی طرح پروژه «تحول‌خواهی» و با هدف «ساختارشکنی» صورت گرفته است. همچنین آنها که کروبی را کاندیدای خود می‌دانند به نوعی «بقا در سیستم و انجام اصلاحات بروکراتیک با چانه‌زنی از بالا» بسنده کرده‌اند و این پروژه را بر هرگونه «اصلاحات دموکراتیک و از پایین» ترجیح می‌دهند. پس بهتر است در اینجا از تقابل استراتژی‌ها سخن بگوییم و نه مطلوبیت و کارایی کاندیداها. اصلاح‌طلبی حداقل دو ویژگی دارد که مورد توافق همگان است. این دو ویژگی در واقع مرزهای اصلاح‌طلبی را از یک‌سو با رادیکالیسم و از سویی دیگر با محافظه‌کاری مشخص می‌کند: 1- عمل در چارچوب قانون اساسی و 2- دموکراسی‌خواهی. رادیکال‌های ساختارشکن به قانون اساسی التزام عملی ندارند و محافظه‌کاران نیز حاضر به پیگیری مطالبان دموکراتیک شهروندان نیستند. با همین دو ویژگی می‌توان تحلیل کرد که چرا طیف‌هایی از اصلاحطلبان راه خود را از خاتمی جدا کرده و به دنبال طرح کاندیداهای دیگری هستند
» انتخابات
»» نظرات دیگران ( نظر)
حجت الاسلام والمسلمین سیدمحمد خاتمی دو پیش شرط خود را برای ورود به عرصه انتخابات «تفاهم با ملت بر سر خواسته‌هایشان» و «امکان عملی شدن برنامه‌هایش» اعلام کرد.
به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) خاتمی تاکید کرد: آنچه بیش از نتیجه انتخابات مهم و حساس است، فراهم بودن زمینههای لازم برای برگزاری انتخاباتی آزاد است.
وی گفت: نگرانی خاصی از نتیجه انتخابات ندارم. بعضا مطرح شده است که خاتمی به شرط پیروزی به میدان انتخابات وارد می‌شود، در حالیکه با تجربه دو بار حضور در انتخابات و با توجه به امواج و بازخوردهایی که از جامعه دریافت میکنم و محبتی که به من در سطح وسیع ابراز می شود، نگرانی از این بابت ندارم، اما قصد ندارم به هر قیمتی به قدرت دست یابم.
رییس بنیاد باران افزود: دو پیش شرط من برای شرکت در انتخابات این است؛ بتوانم با ملت بر سر خواسته‌هایشان تفاهم کنم. به اعتقاد من خواست قلبی و تاریخی مردم ایران آزادی، پیشرفت و عدالت است در عین سازگاری این امور با دین و ارزش‌های معنوی و فرهنگی و این همان گفتمان اصیل اصلاح‌طلبی است که در آینده تلاش میکنم به صورت مدون آن را به جامعه ارائه نمایم. اگر بر سر این موضوع بتوانم با جامعه به تفاهمی روشن دست یابم و این خواستهها در میان اقشار مختلف جامعه جنبه خودآگاهی یابد به پیش شرط نخست خود دست یافتهام. خاتمی در بیان پیش شرط دوم خود نیز گفت: با سازوکارهای موجود تا چه حد امکان عملی کردن برنامه‌ها برای رییسجمهوری فراهم است؟ اگر واقعاً امکان اجرای برنامه‌ها وجود نداشته باشد و موانعی بر سر راه قرار گیرند، ارائه بهترین و کامل‌ترین برنامه به مردم نیز به منزله اغوا و فریب مردم است.
به گزارش بازتاب آنلاین، ابطحی در سایت شخصی خود نوشت:"آقای خاتمی در ضمن سخنان مفصلی با جمعی از مردم استان چهار محال بختیاری گفته است که بهر حال آمدن در صورتی معنا دارد که یک گام نسبت به گذشته جلوتر برویم و الا باید فکر دیگری کرد. "
معاون پارلمانی دولت اصلاحات افزود:"فرصت نکردم حضوری با ایشان حرف بزنم. اگر منظور آقای خاتمی از گذشته - چنانچه من فهمیدم - دوران اصلاحات باشد نمی دانم با چه منطقی چنین حرفی را زده است. فکر می کنم واقعیت های این چند ساله اثبات کرده که کسی نمی تواند توقع انقلاب و یا تغییر قانون اساسی از رئیس جمهور داشته باشد و همه فهمیده اند که با تقسیم قدرت موجود که بر اساس قانون اساسی است امکان تحقق شعارهای همان دوره هم وجود ندارد. ؟"
وی در ادامه افزود:"مهم این نیست که چه میخواهیم وچه آرمانی داریم. مهم این است که واقعیت چیست. این را در داخل و خارج همه فهمیده اند. همچنانکه در همان دوره هم نشد. با توجه به این واقعیت ها آقای خاتمی نمی تواند در پست ریاست جمهوری این کشور یک گام نسبت به دوران اصلاحات جلوتر برود. "
ابطحی در ادامه تاکید کرد:"آنها که واقع بین هستند هم توقعی این چنینی ندارند. "
وی سپس افزود:"تعدادی از ماها که قلم می زنیم و بیشتر اوقات به منافع خودمان فکر می کنیم به اندازه ی کافی به جای توجه به واقعیت های موجود و نیاز مردم به بالابردن توقعات مشغولیم. آقای خاتمی شما دیگر توقعات را بالا نبرید.مگر اینکه تصمیم دارید کاندیدا نشوید که شعارهای سخت می دهیدخیلی از مردم ایران که دیگر فقط اصلاح طلبان دیروز نیستند . همین. بیشتر از اینش باشد برای بعدها
» انتخابات
»» نظرات دیگران ( نظر)
کارگزاران- محمدرضا یزدان‌پناه: «محسن رضایی» طرح جدیدی را برای رقابت با «محمود احمدینژاد» در انتخابات آینده ریاست‌جمهوری ارائه داده است. برپایه این طرح، نامزدهای احتمالی اصولگرایان مانند «محمدباقر قالیباف»، «حسن روحانی»، «احمد توکلی»، «غلامعلی حدادعادل» و «علی لاریجانی» به همراه رضایی یک نفر را از میان خود به عنوان کاندیدای نهایی این جریان معرفی و سپس با تشکیل کابینه‌ای که در آن از تمام این افراد استفاده شده باشد، وارد رقابت‌های انتخابات شوند. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، استدلال خود برای ارائه این طرح را آن دانسته که «در صورت تکرار آرایش کاندیداها در انتخابات نهم ریاست‌جمهوری در انتخابات آینده، احمدینژاد مجددا به عنوان رئیس‌جمهور انتخاب خواهد شد.» رضایی به همین علت، تشکیل یک کابینه ائتلافی از اصولگرایان منتقد دولت نهم را تنها راه چاره برای مقابله با احمدینژاد دانسته و عنوان کرده که چنین ترکیبی می‌تواند، حمایت نهادهای متنفذ نظام از دولت نهم را نیز کم کرده یا پایان بخشد. او این طرح را در حاشیه مراسم افطاری با اصحاب رسانه که هفته پیش برگزار شده بود، علنی کرد اما پس از آنکه برخی سایت‌ها و خبرگزاری‌ها اقدام به انتشار آن کردند، تماس‌هایی با آنها برقرار شد تا در نهایت این خبر از خروجی آنها حذف شود. به نظر می‌آید طرح جدید رضایی پس از ناموفق ماندن پروژه قبلی او برای حضور در انتخابات، مطرح شده باشد. طبق آن طرح که با همکاری «علی شمخانی» تدوین شده بود، قرار بود تا لویی‌جرگه‌ای 30 نفره از چهره‌های شاخص و بانفوذ اصولگرا از طیف‌های مختلف این جریان تشکیل شده و آن جمع نامزد نهایی راستگرایان را معرفی کند. این پیشنهاد با «محمد محمدی‌ری‌شهری» وزیر اسبق اطلاعات و نماینده کنونی ولی‌فقیه در سازمان حج و زیارت که خود کاندیدای انتخابات دوم‌خرداد 76 بود، مطرح اما مورد موافقت وی و دیگر اصولگرایان قرار نگرفت. بنابراین باید دید طرح جدید تا چه حد می‌تواند با استقبال اصولگرایان منتقد دولت و به‌خصوص نامزدهای بالقوه این طیف مواجه شود. هرچند که مشخص نیست واکنش کاندیداهای احتمالی که رضایی برای اجرای طرح خود روی آنها حساب کرده، چه خواهد بود؟ فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در زمان جنگ تحمیلی، اخیرا عنوان کرده که هنوز برای نامزدی در انتخابات تصمیم نگرفته است اما جریانات و گروه‌های حامی او با محوریت حزب توسعه و عدالت، فعالیت‌های انتخاباتی خود را افزایش داده‌اند. «محسن رضایی» در انتخابات سال 84 نیز، به صراحت گفته بود که در صورت رسیدن به مقام ریاست‌جمهوری اقدام به تشکیل کابینه ائتلافی با هدف وحدت اصولگرایان می‌کند اما در فاصله چند روز مانده به انتخابات، کناره‌گیری خود را از آن رقابت‌ها اعلام کرد.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
