سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی گفت: کارگزاران همچنان مانند سایر احزاب عضو ائتلاف از دعوت به کاندیداتوری آقای خاتمی، حمایت میکند.
حسین مرعشی در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) در عین حال افزد: با آماده شدن پیشنویس منشور ائتلاف اصلاحطلبان احزاب، گروههای سیاسی و شورای هماهنگی جبهه اصلاحات به بحث و بررسی پیرامون آن خواهند پرداخت تا به نتیجه نهایی دست پیدا کنیم.
وی با بیان اینکه " تا مجموع کاندیداهای جبهه اصلاحات تعیین نشوند، به بحث درباره جانشینی آقای خاتمی نمیپردازیم" اظهار کرد: مصوبه ما حمایت از کاندیداتوری آقای خاتمی است، حال چنانچه تصمیم ایشان بر عدم حضور باشد، برای پس از ایشان آقای کروبی کاندیدای مطرح هستند، اما به هر حال، تا زمانی که ترکیب نهایی کاندیداها روشن نشود، هیچ تصمیمی نمیتوان گرفت.
وی تاکید کرد: تعیین روز 22 بهمن ماه، برای معرفی کاندیدای واحد اصلاحطلبان هنوز قطعی نشده در حد یک پیشنهاد است.
سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی همچنین درباره احتمال حمایت حزب کارگزاران از کاندیداتوری ناطق نوری گفت: این خبر صحت ندارد؛ اولا آقای ناطق نوری، هنوز اعلام کاندیداتوری نکردهاند و بحثی هم در این مورد نداشتیم. البته درباره اینکه اگر قرار باشد دو جناح با یکدیگر همکاری داشته باشند ـ که قاعدتا بسیار بعید به نظر میرسد ـ از افرادی همچون آقایان خاتمی، ناطق، روحانی و کروبی به عنوان کاندیدای کابینه وحدت ملی(در صورتی که امکان توافق میان دو جناح وجود داشت) برای سامان دادن امور کشور و دفع مشکلات سیاسی، نام برده شده اما بحثی درباره حمایت از کاندیداتوری آقای ناطق، نداشتیم.
پیروزی باراک اوباما در انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده، از منظرهای گوناگون قابل تامل و تحلیل است؛ نقطهی مشترک اغلب تحلیلها اما آنجاست که این اتفاق در کاخ سفید و تغییرات در صدر هرم قدرت آمریکا، بهمثابهی نقطهعطفی در تحولات جهان _در بسیاری عرصهها_ قابل ارزیابی است.
بیشک یکی از مهمترین مسائل و بحرانها در مناسبات بینالملل، روابط کنونی واشنگتن با تهران است؛ روابطی که با صدور چهار قطعنامه توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد، بهبهانهی فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی، در بالاترین حد _ و با مشارکت کشورهای مطرح و قدرتهای عمدهی جهانی_ صورتبندی و تعریف شده است.
اما حل و فصل بحران میان تهران و غرب (به امپراتوری آمریکا) اتفاقی آسان نیست؛ چه اگر میبود، برای سه دهه بهطول نمیانجامید.
اینک، فائق آمدن بر این بحران، با پیروزی اوباما، ظاهرا" ممکنتر شده است. اظهارنظرهای دموکرات سیهچرده در رقابتهای انتخاباتیاش (مبنی بر گفتوگو با رهبران کشورهای متخاصم با ایالات متحده، و از جمله تاکید بر نام ایران) این امید را در دلهای بسیاری _در سطح جهان_ ایجاد کرده است که تغییری محسوس و معنادار در مناسبات دو کشور پدید آید.
آشکار است که جناحهای مختلف سیاسی در ایران، هریک از منظر خود و به علل و دلایل گوناگون _و چه بسا کاملا" متفاوت_ به تحولات اخیر در کاخسفید بیاندیشند و امکانها و دریچههای بالقوه را ارزیابی کنند.
محمود احمدینژاد، رییسجمهور ایران با چنین درکی از اهمیت حضور اوباما و یارانش در کاخسفید، در اقدامی بیسابقه در تاریخ سیاسی جمهوری اسلامی، برای رییسجمهور جدید ایالات متحده پیام تبریک میفرستد؛ و بار دیگر، بهصورت رسمی و علنی، «پالس» تمایل به گفتوگو را ارسال میکند. البته 10 هفتهای تا ورود اوباما به کاخسفید زمان باقی است. اینک دموکراتهای حاکم باید بیاندیشند که نقشهی راه ایشان برای گشودن دریچهی گفتوگو با تهران، چگونه خواهد بود. زمستان که فرا رسد، آغاز کار اوباما با پایان کار احمدینژاد، فاصلهای چندان نخواهد داشت.
آیا دموکراتها ترجیح میدهند به انتظار نتیجهی انتخابات ریاستجمهوری دهم _در خرداد1388_ بمانند و آنگاه پروژهی خویش را برای تعامل با تهران فعال سازند، یا خیر؛ ترجیح میدهند زمان را از دست ندهند و از حضور این رییسجمهور «جسور و بیباک» در ایران حداکثر بهره را بگیرند؟
این پرسشی است که پاسخ آن را اوباما و همفکرانش خواهند داد و البته کشف پاسخ، نیازمند اندکی صبوری است. اما در این میان از یک نکته نمیتوان چشم پوشید: اهمیت کنش و تعامل اوباما با دولت احمدینژاد در سرنوشت انتخابات آتی ایران.
احمدینژاد با وقوع «کردانگیت» در بدترین وضع از نظر اقبال عمومی قرار دارد. این، افزون بر گرانی و تورم و بیکاری است که اصلیترین وعدههای او را در عرصهی اقتصادی با انتقادها و پرسشهای جدی _حتی از جانب لایههای اجتماعی همراه و همفکرش_ مواجه ساخته است.
ورود شخصیتی چون سید محمدخاتمی به صحنهی رقابت انتخابات88 قطعا" آینده را برای احمدینژاد، بیش از پیش بیثبات خواهد ساخت. حتی فعالشدن افرادی چون غلامعلی حدادعادل، علیاکبر ولایتی و علی لاریجانی نیز میتواند زنگ خطری جدی برای احمدینژاد باشد؛ چراکه ایشان بهعنوان گزینههایی مناسبتر برای تعامل با کاخسفید (و اوباما)، از سوی بیشتر جناحهای محافظهکار در ایران مورد اقبال قرارخواهند گرفت.
بنابراین، گریزی برای احمدینژاد و گروه حامی و همراهش نیست جز آن که برای تداوم حضور در حکومت امیدوار به پاسخهای فعالتری از جانب اوباما باشند.
ساکنان جدید کاخسفید، میتوانند باگشودن دریچهی جدید از مذاکره و تعامل، تضمینکنندهی ادامهی حضور احمدینژاد و همفکرانش در بلوک قدرت ایران باشند. درغیراینصورت، شواهد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی موجود در ایران نشان میدهد که رییسجمهور احمدینژاد و «گروه»اش ناچار به ترک رسمی کرسیهای قدرتاند.
اوباما بهمثابهی آخرین شانس احمدینژاد در انتخابات ریاستجمهوری آتی ایران، قابل ارزیابی است. این نکته را رییسجمهور ایران نیز خوب میداند؛ و ازهمین روست که در ارسال پیام تبریک به همتای جدید خود در ایالات متحده، تردید نمیکند؛ هرچند که با اقدامات و شعارهای ایدئولوژیک وی و همفکرانش در سه دههی اخیر، همخوان نباشد.
حجتالاسلام والمسلمین خاتمی گفت: برای آمدن یا نیامدن به عرصه انتخابات، مشغول مطالعه و فکرکردن هستم.
به گزارش بنیاد باران؛ سید محمد خاتمی در دیدار با اعضای شورای مرکزی ، دفتر سیاسی حزب مردمسالاری و نمایندگان دفاتر این حزب در استانها افزود: باید از نظر روانشناسی اجتماعی و جامعهشناسی بررسی شود چرا در ایران با این موقعیت و امکانات مهمی که داشته و با این که پیشتاز جامعه مدنی در دنیای اسلام بوده، همچنین بحثهای سیاسی و حقوقی و بینشهای روشن شیعی مردم زودتر از جاهای دیگر در اینجا مطرح میشود، نتوانستهایم برای استقرار مردمسالاری، پیشرفت همهجانبه کشور و اعتلای جامعه ایران مسیر ثابت و مطمئنی پیدا کنیم ؟
وی خاطرنشان کرد: آگاهی مردم ایران نسبت به اوضاع ، در مقایسه با سایر کشورها قابل تقدیر است؛ زیرا خیلی خوب قضاوت میکنند؛ ولی این آگاهی باید به حرکت تبدیل و وضعی ایجاد شود که بتوان به آن تکیه کرد.
رییسجمهور سابق کشورمان همچنین با اشاره به محبوبیت قهرمانان در کشور گفت: متاسفانه بسیاری از این قهرمانان در زمان خود تنها ماندهاند ولی در زمانهای بعد به عنوان قهرمان مورد ستایش قرار میگیرند.
وی در ادامه با اشاره به شخصیت استثنایی امام خمینی (ره) گفت: امام ابتدا قهرمان و فوقالعاده تنها بود و سپس موج مردمی آمد و انقلاب عظیمی ایجاد شد و امام انقدر هوشیار بود که تمام تلاش خود را به کار برد تا آن شخصیت کاریزمایی فردی به سیستم اجتماعی تبدیل شود؛ همانطور که قانون اساسی با رای قاطع مردم تایید شد، اصل نظام نیز به رای گذاشته و جمهوری اسلامی مستقر شد و ایشان بیش از همه تاکید و اصرار داشتند میزان رای مردم است و جریان باید متکی بر رای و اراده مردم باشد.
رییس موسسه بینالمللی گفتوگوی فرهنگها و تمدنها با اشاره به این که " اندیشه ما باید با واقعیت در رابطه باشد و واقعیت هم از پشتوانه اندیشه برخوردار " اظهارکرد: مساله مهم این است که خواست جامعه ما روشن است. مهمترین کار اصلاح طلبی این است که بتواند دردهای مزمنی را در گذشته ریشه دارد و دردهای امروز جامعه را بشناسد و درمان کند یا راه درمان را نشان دهد.
خاتمی تصریح کرد: مشخصکردن اندیشه اصلاحطلبی در کشور بسیار مهم است.
وی در ادامه گفت: اولین گام شناخت درد است که خوشبختانه حداقل در مواردی این درد شناخته شده است و این شناخت هم در جامعه وجود دارد؛ چون در هر جایی که در این 150 سال گذشته رجوع کنیم همه از استبداد، وابستگی و عقبماندگی رنج برده اند که درد مشترک همه ماست و هنر انقلاب اسلامی این بود که برای درمان درد بر هویت فرهنگی مردم یعنی دین تکیه کرد.
سیدمحمد خاتمی با طرح این پرسش که چرا حزب در کشور ما هزینه دارد؟ خاطرنشان کرد: باید کاری کنیم که احزاب واقعا نمایندگی مردم را بکنند و مردم به این رشد برسند که هزینه حزب را بدهند؛ بنابراین پشتوانه حزب باید مردم باشد نه دولتها! اگر از دولت انتظار کمک داشته باشیم صد درصد دولت از آن حزب توقع حمایت دارد و آن موقع آزادی از احزاب گرفته می شود.
رییسجمهور سابق کشورمان تاکید کرد: وجه مشترک همه احزاب اصلاحطلب باید این باشد که چگونه به فکر واحد برسیم . ما خواهان نقشه راه و اصول راهنمای عمل هستیم.
وی گفت: ما میتوانیم روی اصول به توافق برسیم؛ ( گرچه کمی دیر شده است) چون آن تفکر که مبتنی بر خواست ملت است خیلی ساده به صورت گفتمان در جامعه درمیآید و مردم را حرکت میدهد و مردم احساس حضور خواهند کرد و آن موقع نگران این نخواهیم بود که شعارها و احساسات خاص در این زمینه اثر کند.
خاتمی بار دیگر درباره حضور خود در انتخابات سال آینده با بیان این که برای آمدن یا نیامدن مشغول مطالعه و فکرکردن است ابراز عقیده کرد که اوضاع را به نفع اسلام و انقلاب نمیداند و افزود: اگر همه به این نتیجه و توافق برسیم راه برای خدمت باز است.
وی افزود: ما در دولت اصلاحات حتی یکدفعه از منافع اصولیمان عبور نکردیم؛ سیاست بینالمللی ما کمترین هزینه و بیشترین فایده را به همراه داشت. ما بر روی عزت و اصول انقلاب ایستادیم و ایستادهایم. اگر ایران بخواهد پیشرفت کند نیازمند امنیت است و برای داشتن امنیت نباید از اصول بگذریم.
خاتمی همچنین با اشاره به این که افتخار دولت اصلاحات رساندن تورم به 11 درصد بود گفت: برای تک نرخی کردن ارز که جراحی بزرگی در اقتصاد کشور بود چهار درصد افزایش تورم را تحمل کردیم تا جلو فسادهای رانتی گرفته شود.
رییسجمهور سابق کشورمان اظهارکرد: ما تجربه 8 سال دولت اصلاحات را پیش رو داریم و نقطهضعفها و قوتها را میدانیم و حتما باید کاری کنیم که وضع کنونی تداوم پیدا نکند. شخصا اشتیاقی به کاندیداتوری ندارم ولی آبرو و حتی جان ما در برابر انقلاب و مردم و کشور چیزی نیست که نتوان از آن گذشت.
خاتمی همچنین تاکید کرد: همه ما انقلاب و نظام را دوست داریم و ایرانی سربلند و با عزت میخواهیم و میخواهیم تهدیدها علیه کشور کمتر باشد و هیچ کداممان نمیخواهیم ایران و انقلاب ذرهای لطمه ببیند.
وی در پایان گفت: اگر حرف و جدیتی هست بر سر این است که چگونه بتوان این انقلاب و نظام را بهتر حفظ و به مردم بزرگوار و برای عزت ایران خدمت کرد.
یک عضو شورای عالی بنیاد باران گفت: با توجه به شرایط آقای خاتمی و شناخت گستردهای که جامعه از ایشان دارد به نظر میرسد سه ماه پیش از شروع انتخابات نیز میتواند زمانی مناسب برای اعلام نظر رسمی و نهایی ایشان باشد.
عبدالله ناصری در گفتوگو با ایسنا افزود: در صورتی که ایشان به هر دلیلی، تصمیم بر عدم حضور در انتخابات بگیرند، جبهه اصلاحات پیش از رسیدن به کاندیدای واحد با سه کاندیدای اصلی یعنی آقایان کروبی، عارف و نجفی و نیز برخی کاندیداهای احتمالی دیگر مواجه خواهد بود، که در نهایت با مکانیزم مورد توافق همه اصلاحطلبان یک کاندیدا انتخاب و به جامعه معرفی خواهد شد.
وی اظهار کرد: خوشبختانه انتخابات ریاست جمهوری دهم، زودتر از موعد در دستور کار جامعه قرار گرفته و به نظر من این اتفاق مثبتی است که باید از آن استقبال کرد؛ چراکه به نفع آینده کشور است.
وی افزود: پیشبینی من این است که آقای خاتمی با صلاحدید خود در بهترین زمان تصمیم خود را اعلام خواهد کرد و به نظرم، یک دوره سه-چهار ماهه مدت خوبی است برای فعالیتهای جدی انتخاباتی؛ چراکه اگر آقای خاتمی در انتخابات کاندیدا نشوند، نامزدهای دیگر جبهه اصلاحات خوشبختانه افرادی شناخته شده هستند و پایگاه اجتماعی قابل قبولی دارند.
این عضو شورای عالی بنیاد باران افزود: ضمن آنکه برخی از کاندیداهای اصلاحطلب از هماکنون اعلام آمادگی کردهاند و توصیه میشود که سایرنامزدهای احتمالی نیز از هماکنون فعالیت خود را در عین پایبندی به چارچوب مشترک جبهه اصلاحات آغاز کنند و طبیعتا با توجه به اینکه جبهه اصلاحات در نهایت یک نامزد خواهد داشت، تشکلها و گروههای وابسته به این جریان و نیز رسانههای معدود آن، فرصت کافی برای معرفی نامزد واحد و برنامههای وی را خواهند داشت.
وی با بیان اینکه " اگر آقای خاتمی به انتخابات وارد نشوند احتمالا جبهه اصلاحات با حداقل سه کاندیدای اصلی تا پیش از رسیدن به کاندیدای واحد مواجه خواهند بود" اظهار کرد: طبعا با مکانیزم نظرسنجی یا راهکارهای مشابه نامزد واحد اصلاحطلبان برگزیده خواهد شد. در عین حال تاکنون آقای کروبی به طور قطع و آقایان عارف و نجفی تلویحا کاندیداتوری خود را در جبهه اصلاحات مطرح کردهاند، حال اگر آقای خاتمی قطعا اعلام کنند تصمیم ندارند در انتخابات حضور پیدا کنند ممکن است افراد دیگری نیز نامزدی خود را مطرح کنند و در این صورت، از همان مکانیزمی که قرار است برای انتخاب کاندیدای واحد در پیش گرفته شود، استفاده خواهد شد.
این عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا(س) در ادامه تاکید کرد: به نظر من، با تدبیر و درایتی که در شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و نیز تصمیمگیری کارگروه مجمع روحانیون مبارز به ریاست جناب آقای موسویخوئینیها وجود دارد، کارها به خوبی پیش خواهند رفت.
ناصری همچنین در پاسخ به پرسشی مبنی بر چگونگی شکلگیری شورای حکمیت و حضور حزب اعتماد ملی در آن گفت: اگر بعد از نظرسنجی مبنا، شکلگیری شورای حکمیت باشد، قطعا حزب اعتماد ملی نیز نمایندهای درآن خواهد داشت. به بیان دیگر، چنانچه شورای حکمیت به عنوان راهکار اصلاحطلبان برای رسیدن به کاندیدای واحد انتخاب شود، روند کار، همان چارچوب کارگروه با شش حزب اصلی خواهد بود و با توجه به اینکه حزب اعتماد ملی نیز یکی از آنها محسوب میشود، قطعا نمایندهای از این حزب در شورا و رایگیریها حضور خواهد داشت.